فقط برای خدا
یکی از دوستان شهید
رفته بودم دیدن دوستم. در عملیات منطقه غرب، مجنون شده بود. پای او شدیدا آسیب دیده بود. به محض این که مرا دید خوشحال شد و خیلی از من تشکر کرد. علت تشکر کردن او را نمی فهمیدم!
دوستم گفت: سید جون خیلی زحمت کشیدی، اگر تو مرا عقب نمی آوردی حتما ا سیر می شدم! گفتم : معلوم هست چی میگی!؟ من زودتر از بقیه با خودرو مهمات آمدم عقب و به مرخصی رفتم....
چه زمانی در رابطه دلسردی به وجود میآید...برچسب : نویسنده : bibimaleknarouei93 بازدید : 193