2-آمدن اماننامه براي فرزندان امالبنين(ع)
در اين روز شمر ملعون براي حضرت عباس(ع) و برادرانش اماننامه آورد. آن لعين خود را نزديك خيمههاي حضرت اباعبدالله رسانيد و بانگ برآورد:
آشنايان ما كجايند؟
ولي آن بزرگواران جواب ندادند.
امام حسين(ع) فرمودند: جواب او را بدهيد اگر چه فاسق است.
حضرت عباس(ع) در جواب فرمودند: چه ميگويي؟
شمر گفت: من از جانب امير براي شما اماننامه آوردهام. شما خود را به خاطر حسين(ع) به كشتن ندهيد.
حضرت عباس (ع) با صداي بلند فرمودند:
"لعنت خدا بر تو و بر امير تو (و بر امان تو) باد. ما را امان ميدهيد در حاليكه پسر رسول خدا را امان نباشد؟"
) 3- درخواست تاخير جنگ از سوي امام حسين(ع
در عصر تاسوعا امام حسين (ع) براي به تعويق انداختن جنگ، يك شب ديگر مهلت گرفتند. چون عمر سعد، لشكر را آماده جنگ با امام (ع) نمود و معلوم شد كه قصد جنگ دارند، حضرت به برادرش عباس(ع) فرمود تا يك شب ديگر مهلت بگيرد. آنها در ابتدا قبول نكردند ولي بعد قبول نمودند كه شبي را صبر كنند.
4- آمدن لشكر تازه نفس به كربلا
در اين روز لشكر مجهزي به دستور ابن زياد از كوفه وارد كربلا شد و شمر، نامه ابن زياد را آورد.
5- خطابه امام حسين(ع) براي اصحابش
در عصر اين روز امام حسين(ع) در جمع ياران خطبهاي قرائت فرمودند و اصحاب مجددا اعلام وفاداري كردند.
چه زمانی در رابطه دلسردی به وجود میآید...برچسب : نویسنده : bibimaleknarouei93 بازدید : 46